اسطوخودس سبز

تلاش های بی وقفه ی یک اسوطوخودوس برای سبز شدن

اسطوخودس سبز

تلاش های بی وقفه ی یک اسوطوخودوس برای سبز شدن

اسطوخودس سبز

اسطوخودوس می نویسد :

به رویاهات فکر کن و منحنی رو روی صورتت رسم کن

مادر گفته بود!

مادر گفته بود حواست را جمع کن! مردهای این دوره و زمانه 

خیلی گرگ صفت شده اند !

مادر گفته بود ها !

بخدا من هم حواسم را جمع کرده بودم

حتا یک تکه از آن روی زمین باقی نمانده بود !

همه ی حواسم را داخل دست هایم ریخته بودم و چار چشمی مراقبشان بودم !

نمیدانم چ شد ؟!

زمین که خوردم

همه ی حواس هایم پخش و پلا شد 

ترسیدم 

یاد حرف مادر افتادم

گفتم الان گرگ ها می آیند 

سریع شروع کردم به جمع کردن حواسم !

یکی را جا گذاشتم .

یه آقای مهربانی آن را پیدا کرد و به من پس داد 

حالا دیگر همه حواسهایم پیشم بودند 

ولی عجب مرد خوبی بودها !

حواسم را پیش خودش نگه نداشت 

مثل بقیه نبودا

چه چشم های مهربانی داشت !

راستی ؟ من شونص و دوتا حواس داشتم

الآن فقط شونصد و یکی دارم آن یکی کجاست ؟

احتمالا همان موقع همان اطراف پر ت شده !

مهم نیست

شونصد و یکیشان را دارم !

راستی عجب آقای مهربانی بود !

+ مادر گفته بود ها !

اسطوخودوس سبز :دی

نظرات  (۱)

29 November 15 ، 13:57 بانو ف تک نقطه
دختری؟ خب بگو مفرد حرف بزنم اگه دختری... اگه نیستی هم بگو که جمع حرف بزنم-_-

ولی اینم قشنگ بود^_^
پاسخ:
مفرد حرف بزن بانو جانم ^ـ^ 
قشنگ توعی :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">