و َ تَو َ کَلتُ عَلی َ الله :)
- ببین تو یه دوره ای برام از همه چیز مهم تر بودی حتا رویاهام ! میفهمی اینو ؟
حاضر بودم بخاطرت قید همه رویاهامو بزنم ! تو چیکار کردی لعنتی ؟؟ گزاشتی رفتی
اعتمادی که بهت داشتم نابود شد :) همه چیو نابود کردی !
و الان دوباره برگشتی که چی بشه ؟
ازم میخوای بهت فرصت بدم ؟
باشه قبوله !
ولی لطفا مزاحم رسیدنم به رویاهام نباش !
+ نمیخوام هیچی از رو اجبار باشه !
- هیچی این رابطه واسم مهم نیست دیگه !
+ واسه منم :))
- پس بریم . خدافظ
.
.
+د لنتی ینی هیچیش مهم نیست ؟:))))
- دقیقا هیچیش
اینکه میگویند آدم ها منفی را از زندگیت بنداز بیرون و برو حال زندگی ات را بکن
این جمله را به راحتی به هر کسی نگویید
شاید آن آدم منفی عزیزترین کسش باشد !
شما نمیدانید و نمیتوانید تصور کنید که بعد از گفتن این جمله
شخص را در چه دوراهی وحشتناکی قرار میدهید !
فرض کن من مادربزرگ بشوم
حتما برای نوه هایم می گویم :)
می گویم که وقتی هم سن تو بودم همه آدما بد بودن
همه ی همه ی آدما
حتا منی که میبینی
اصن من از همه بدتر بودم !
ولی میدونی چیشد ؟
یهو همه تصمیم گرفتن خوب باشن !
یه همچین چیزایی ننه
همه چی یهویی شد
همه چی خوب شد
همه چی درست شد :)
اینکه بدانم تو بزرگی و میبینی کافیست ها !
ولی گاهی دلم بدجور میگیرد !
از آن بدجورها که هرطور شده خودش را نشان میدهد
و میگوید ببین حال ِ منت خوب نیست
یه فکری به حالش بکن
و تو هم که نمیتوانی دست روی دست بگذاری ناسلامتی من جانت است !
میشینی و همه ی فکرهایت را میگذاری روی هم
به هیچ نتیجه ای نمیرسی و بغض میکنی
ازین همه درمانده گیت
ازین همه تلاش !
ازینکه مث خر گیر کردی تو ی گل !
البته بلانسبت جناب خر !
اینکه بیچارگی بقیه را هم ببینی دردی روی درد !
اینکه نتوانی بهشان کمک کنی هنوز بدتر !
خلاصه
در نهایت با دلی شکسته میشینی و به نواهای این سایت گوش میدی
تا یکم آرامشت رو پیدا کنی !
فقط یکمشو :)
به کنکوری ها نپرید تروبه خدا
خودشان فشار دارند
پدر مادرای عزیز تر از جان
انگیزه بدید بهشون
خواهش میکنم
شما دیگه نشید فشار
+ کنکوری نیستم ولی به دردودلای یکی گوش دادم
حاضر کارگری کنه اما انقد سرکوفت نشنوه از خانوادش !
تروخدا یکم درکشون کنیم !
اینکه یک نفر بعد از یک وماه اندی برگردد بگوید داشتم فراموشت میکردم .
اصلا عوض نشدی ! بگوید نابودی رابطه مان تقصیر تو بود ...
بیاید تمام حرفهای نگفته اش را بزند...
و تورا بگذارد با سوال های بی جواب ؟
که همه ی اینهایی که گفتی من بودم؟
من کی انقدر ظلم کردم ؟
کِی؟
اینکه اربعین بشینی خانه و درس بخوانی و بخوابی یک طرف !
اینکه بغض های گاه و بی گاه داری یک طرف !
چرا بعضی از آدمها همه چیزشان خوب است ؟
چرا انقدر خوبند ؟
چرا ؟
+چرا من یکی از آنها نیستم؟چرا ؟ چرا به آنها حسودیم می شود ؟:)
مشکلی دارم اگر فکر میکنید می توانید کمک کنید بروید بخوانید :)))